IrisWorks™
Technology
اين تكنولوژي بر
مبناي پيشرفتهترين
فناوريهاي تشخيص
الگو و درك تصوير
بهمراه الكوريتمهاي
هوش مصنوعي توسعه
يافته است. لازم به
ذكر است كه طراحي اين
فناوري بگونهاي صورت
پذيرفته است كه بطور
كامل مستقل از وضوح
تصوير عنبيه و شرايط
نورپردازي است زيرا
تنظيمات بهينه براي
پردازش هر نمونه
عنبيه، بطور مجزا
انجام و اعمال ميگردد.
مرحله اول از شناسايي
عنبيه جداسازي نواحي
واقعي عنبيه در يك
تصوير ديجيتال از چشم
است. ناحيه عنبيه ميتواند
با دو دايره تخمين
زده شود، يكي بعنوان
مرز عنبيه و سفيدي
چشم و ديگري كه در
داخل اولي است،
بعنوان مرز عنبيه و
مردمك چشم. پلكها و
مژهها معمولاً بخشهاي
بالايي و پاييني
عنبيه را ميپوشانند.
انعكاسهايي كه در
ناحيه عنبيه رخ ميدهد،
ميتواند الگوي عنبيه
را خراب كند. تكنيكي
مورد نياز است كه
علاوه بر يافتن ناحيه
دايروي عنبيه، اين
نقايص را جداسازي و
مستثني كند. همچنين،
اشخاصي با عنبيههاي
تيره رنگ، داراي
كنتراست پاييني بين
ناحيه عنبيه و مردمك
چشم خود هستند چنانچه
تصويربرداري در نور
طبيعي صورت پذيرد و
اين جداسازي را به
مراتب دشوارتر ميسازد.
مرحله جداسازي براي
موفقيت يك سامانه
شناسايي عنبيه از
اهميت حياتي برخوردار
است چراكه اطلاعاتي
كه به غلط بعنوان
اطلاعات الگوي عنبيه
نمايش داده ميشود،
منجر به خرابي كدهاي
عنبيه توليدي و در
نتيجه نرخ شناسايي
پايين خواهند شد.
پس از آنكه ناحيه
عنبيه با موفقيت از
تصوير چشم استخراج شد،
مرحله بعدي تبديل
ناحيه عنبيه است
بگونهاي كه ابعاد آن
براي مقايسههاي بعدي،
ثابت باشد. عدم تطابق
ابعاد عنبيه در
تصاوير مختلف چشم،
بيشتر مربوط به باز
شدن عنبيه ناشي از
اتساع مردمك چشم در
سطوح نور متغير است.
ديگر منابع عدم
انطباق ابعاد عبارتند
از فواصل تصويربرداري
مختلف، چرخش دوربين،
كج شدن سر و چرخش چشم
در حدقه. فرايند
هنجارسازي نواحي
عنبيهاي را توليد
خواهد كرد كه داراي
ابعاد يكسان و ثابتي
هستند و در نتيجه آن،
دو تصوير از يك عنبيه
در شرايط مختلف،
داراي مشخصههايي در
مختصاتي يكسان خواهند
بود.
براي فراهم آوردن
امكان شناسايي دقيق
اشخاص، بايد
متمايزترين اطلاعات
موجود در يك الگوي
عنبيه استخراج شود.
فقط بايد مهمترين
مولفههاي عنبيه به
كد تبديل شود تا
امكان مقايسه بين
الگوها بوجود آيد.
بيشتر سامانههاي
شناسايي عنبيه از روش
تجزيه تصوير عنبيه به
باندهاي فركانسي براي
توليد يك قالب
بيومتريكي بهره ميبرند.
الگويي كه در فرايند
كد كردن ويژگيها
توليد ميشود،
نيازمند معيار تطابقي
است كه ميزان تشابه
بين دو الگوي عنبيه
را مشخص كند. اين
معيار بايد يك محدوده
ثابت از مقادير را
براي مقايسه الگوهاي
توليدشده از يك چشم
كه به نام مقايسه
درون گروهي ناميده ميشود،
و محدودهاي ديگر از
مقادير را براي
مقايسه الگوهاي حاصل
از چشمهاي مختلف كه
مقايسه بين گروهي نام
دارد، ارايه دهد. اين
دو مدل مقايسه بايد
حاوي مقادير مجزا و
مشخصي باشند تا بتوان
با اعتماد بالا تصميم
گرفت كه دو الگو
متعلق به يك چشم است
يا به چشمهاي مختلف
تعلق دارد.
كارايي سامانه
شناسايي عنبيه بطور
كامل بايد مورد
ارزيابي قرار گيرد تا
بهترين نقطه تمايز
يعني جاييكه نرخ
پذيرش و عدم پذيرش
غلط مينيمم است، پيدا
شده و اطمينان حاصل
گردد كه شناسايي
عنبيه مي تواند بطور
دقيق براي شناسايي
افراد بكار رود.
تعدادي متغير در اين
سامانه وجود دارند كه
مقادير بهينه آنها
براي دستيابي به
بهترين نرخ شناسايي
مورد نياز است. اين
پارامترها عبارتند از
ابعاد الگو كه بيانگر
تعداد نقاط اطلاعات
براي كد كردن هر الگو
است و پارامترهاي
فيلتر براي رمزنگاري
مشخصهها.
ادامه مطلب را در
www.bioworks.ir
مطالعه فرمائید.